طلبگی یعنی پا به رکابی

(سرباز کوچکی از خیل عاشقان خمینی در سنگر حوزه علمیه)

طلبگی یعنی پا به رکابی

(سرباز کوچکی از خیل عاشقان خمینی در سنگر حوزه علمیه)

نویسندگان

اسلام انقلابی = انقلاب اسلامی

پنجشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۸:۵۰ ق.ظ



اسلام انقلابی = انقلاب اسلامی

 

یکی از عواملی که باعث سردرگمی مردم می شود استفاده از کلماتی در ادبیات سیاسی و اجتماعی است که هیچ وقت معنایی که گوینده اراده کرده است به روشنی بیان نمی شود؛ در واقع این کار نوعی مغالطه است که یک کلمه‌ای که چند گونه معنا شده است را به کار برده شود ولی دقیقاً معلوم نشود که مردا کدام معنا است. با این کار فضا برای مشوش شدن اذهان مردم فراهم می‌شود.

دانلود فایل پی دی اف

دوگانۀ اسلام انقلابی یا انقلاب اسلامی

قبل از انقلاب اسلامی ایران که جریان کمونیست در کشور فعال بودند؛ افرادی با تفکر مذهبی نیز به این جریان جذب شدند و در واقع می‌خواستند تفکر مارکسیستی خودشان را به اسلام بچسبانند و بخش‌هایی از اسلام که مبارزه دعوت می‌کرد را به عنوان شاهد برداشت خودشان می‌آوردند برای تأیید کارهایشان؛ ولی در واقع آنان تفکر مارکسیستی داشتند و تفکر مبارزه را از مارکسیست گرفته بودند و این تفکر هدف آنان بود و از هر ابزاری می‌خواستند برای رسیدن به این هدف استفاده بکنند؛ به همین جهت به اسلام نیز به عنوان یک ابزار برای اندیشه مارکسیستی خود که همه چیز را در مبارزه می‌دید نگاه می‌کردند.

از همین رو بود که اندیشمند بزرگ انقلاب یعنی استاد شهید مرتضی مطهری (ره) به مبارزه با این دیدگاه التقاطی برآمدند و اینطور بیان می‌فرمایند:

«حرف من این است: حالا که مطرح شده است ما بر سر یک دوراهی قرار گرفته ایم. گفتیم که اسلام با انقلاب پیوند دارد، بذر انقلاب در اسلام وجود دارد. ولی ما مسلمانهای به اصطلاح انقلابی، ما که الان، هم مسلمانیم و هم معتقد به انقلاب، بر سر یک دوراهی قرار گرفته ایم و این دوراهی خیلی دقیق است یعنی در ابتدا تشخیص داده نمی شود که دو راه است اما واقعا دو راه است و تدریجا با یکدیگر زیاد فاصله می گیرند و آن این است که انقلاب اسلامی یا اسلام انقلابی؟ آینده ما چه باید باشد؟

راه آینده ی ما راه انقلاب اسلامی باید باشد یا راه اسلام انقلابی؟ انقلاب اسلامی یعنی راهی که هدفْ اسلام و ارزشهای اسلامی است، انقلاب و مبارزه برای برقراری ارزشهای اسلامی است، یعنی مبارزه برای ما هدف نیست وسیله است، اسلام و ارزشهای اسلامی برای ما هدف است. ما انقلاب می کنیم برای ارزشهای اسلامی، مبارزه می کنیم برای ارزشهای اسلامی، پس هدف برای ما اسلام است، مبارزه و انقلاب برای ما وسیله است. اما عده ای میان انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی اشتباه می کنند یعنی برای آنها مبارزه و انقلاب هدف است، اسلام وسیله ای است برای مبارزه و انقلاب. نتیجه اش این است که از اسلام انتخاب می کنیم؛ هر چه از اسلام ما را در مسیر مبارزه قرار بدهد آن را قبول می کنیم و هر چه از اسلام- لااقل فکر کنیم- ما را در مسیر مبارزه قرار ندهد آن را از اسلام طرد می کنیم. آنوقت بر اساس این که ما اسلام را هدف و مبارزه و جهاد را وسیله ای برای برقراری ارزشهای اسلامی بدانیم یا مبارزه را هدف بدانیم تفسیرها از اسلام، انسان، توحید، تاریخ، جامعه و تفسیرها از آیات قرآن متضاد و متناقض می شود. آن که مبارزه را هدف می داند می گوید من همیشه باید در حال مبارزه باشم و اصلا اسلام آمده برای مبارزه. نه، اسلام نیامده برای مبارزه، در اسلام عنصر مبارزه هست. اسلام خیلی دستورها آورده است یکی از آنها مبارزه است اما نه این که اسلام آمده فقط برای مبارزه و هدفی جز مبارزه ندارد. اسلام آمده برای این که بشریت را به سعادت برساند، یکی از وسایلی که در شرایط خاص از آن وسایل استفاده می کند مبارزه است.»[1]

اسلام انقلابی همان انقلاب اسلامی

اسلام انقلابی در کلام امام خمینی (ره)

با پیروزی انقلاب اسلامی و شروع دوران امام خمینی (ره) دو قطبی شرق و غرب در هم شکست و قطبی جدید به اسم انقلاب اسلامی ایران که حامی مستضعفین و پابرهنگان جهان بود ایجاد شد و شلاق‌های چند صد ساله مستکبرین بر تن دین و دیانت را پاسخی دندان شکن داد و نشان داد که دین افیون توده‌ها نیست بلکه دین است که می‌تواند سعادت واقعی دنیا و آخرت انسان‌ را تأمین بکند.

از اولین اتفاقاتی که بعد از انقلاب افتاد فروپاشی شوروی به عنوان بلوک شرق و منشأ پمپاژ اندیشه کمونیسیتی به دنیا، بود. فروپاشی‌ای که امام امت صدای شکستن استخوان‌هایش را جلو جلو شنیده بودند و تذکر هم داده بودند.

« حضرت آقاى گورباچف‏؛ ... از شما جداً مى‏خواهم که در شکستن دیوارهاى خیالات مارکسیسم، گرفتار زندان غرب و شیطان بزرگ نشوید. امیدوارم افتخار واقعى این مطلب را پیدا کنید که آخرین لایه‏هاى پوسیده هفتاد سال کژى جهان کمونیسم را از چهره تاریخ و کشور خود بزدایید. امروز دیگر دولتهاى همسو با شما که دلشان براى‏ وطن و مردمشان مى‏تپد هر گز حاضر نخواهند شد بیش از این منابع زیرزمینى و رو زمینى کشورشان را براى اثبات موفقیت کمونیسم، که صداى شکستن استخوانهایش هم به گوش فرزندانشان رسیده است، مصرف کنند.»[2]

در واقع با از بین رفتن منبع پمپاژ این اندیشه و از بین رفتن جریان التقاطی حاصل از این اندیشه که در ایران شکل گرفته بود؛ فرصت برای احیای معنای صحیح این واژه ایجاد شده بود؛ اولین کسی هم که این واژه «اسلام انقلابی» را مطرح فرمودند خود حضرت امام (ره) بودند؛ آن هم درست در مقابل کسانی که ادعای اسلام انقلابی را داشتند. حضرت امام در 6 تیرماه 1361 در پیامی که به مناسبت سالروز شهدای هفت تیر صادر می‌کنند؛ اینچنین می‌فرمایند:

«یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ‏ [سوره توبه، آیه 32]. مگر شهداى بزرگوار هفتم تیر در مجاهدات سرسختانه خود و فداکارى بیدریغ در راه هدف چه مى‏خواستند جز پیروزى انقلاب و سرنگونى پرچم شیطانى کفر و نفاق، و جز افتادن ماسک ریا و تزویر چهره‏هاى کریه و ددمنشانه به صورت خلقى و اسلامى؟ چه بسا اگر این شهادتهاى دلخراش واقع نمى‏شد، آنان با همان خوى شیطانى و با ظاهرى فریبنده در صحنه بازیهاى سیاسى باقى مى‏ماندند و بى‏امان ضربه‏هاى خویش را به انقلاب و فرزندان راستین آن وارد مى‏کردند و براى اسلام و مسلمانان مظلوم سنگِ راه مى‏شدند و با ضربه نهایى امریکا و دیگر ابرقدرتها جمهورى را شکست مى‏دادند، یا لا اقل پیروزى را به عقب رانده و راه را طولانى مى‏کردند، ولى این فاجعه غمناک و شهادتهاى پى در پى به پیروزى اسلام‏ انقلابى‏ سرعت بخشید.»[3]

روشن است که قاتلان شهدای عزیز هفت تیر همان کسانی هستند که شهید مطهری را نیز به به شهادت رساندند و همان تفکری است که شهید مطهری به عنوان اسلام انقلابی از آن یاد می‌کند. ولی حضرت امام برای احیای این واژه مقدس که به حق برازنده این گروه التقاطی نبود و به حق برازنده انقلاب عزیز خودشان بود درست در مناسبتی که عاملان آن خود این گروه هستند از این واژه استفاده می‌کند تا آن را احیاء بکنند.

در پیا مشهور «منشور روحانیت» نیز امام بعد از شمردن برکات جنگ 8 ساله و دفاع مقدس مهمترین دستاورد جنگ را استمرار روح اسلام انقلابی معرفی می‌کنند.

«حتى در جنگ پیروزى از آن ملت ما گردید و دشمنان در تحمیل آن همه خسارات چیزى به دست نیاوردند. البته اگر همه علل و اسباب را در اختیار داشتیم در جنگ به اهداف بلندتر و بالاترى مى‏نگریستیم و مى‏رسیدیم ولى این بدان معنا نیست که در هدف اساسى خود که همان دفع تجاوز و اثبات صلابت اسلام بود مغلوب خصم شده‏ایم. هر روز ما در جنگ برکتى داشته‏ایم که در همه صحنه‏ها از آن بهره جسته‏ایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده‏ایم، ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده‏ایم، ما در جنگ، پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم، ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناخته‏ایم، ما در جنگ به این نتیجه رسیده‏ایم که باید روى پاى خودمان بایستیم، ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم، ما در جنگ ریشه‏هاى انقلاب پر بار اسلامى‏مان را محکم کردیم، ما در جنگ حس برادرى و وطن دوستى را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامى قدرتها و ابرقدرتها سالیان سال مى‏توان مبارزه کرد، جنگ ما کمک به افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت، جنگ ما موجب شد که تمامى سردمداران نظامهاى فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند، جنگ ما بیدارى پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت، تنها در جنگ بود که صنایع نظامى ما از رشد آن چنانى برخوردار شد و از همه اینها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابى در پرتو جنگ تحقق یافت‏.»[4]

اسلام انقلابی در کلام رهبر معظم انقلاب

رهبری معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه‌ای (مدظله العالی) نیز این روش امام را ادامه دادند؛ ایشان با تبیین اسلام انقلابی آن را مساوی با اسلام ناب محمدی (ص) و اسلامی حقیقی می‌دانند و در واقع اسلام انقلابی در نگاه ایشان نیز همانند حضرت امام همان انقلاب اسلامی و خوانش حقیقی از اسلام است که توسط امام خمینی (ره) ارائه شده است.

این ادبیات مساوی گرفتن اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی و اسلام ناب محمدی (ره) به وفور در بیانات ایشان دیده می‌شود، که پرداختن تفصیلی به آن‌ها خارج از حوصله این نوشتار کوتاه است. به عنوان مثال چند نمونه را ذکر می‌کنیم.

«ما هرچه داریم، به برکت اسلام ناب و اسلام انقلابى است؛ اسلامى که به فکر طبقات مستضعف و محروم است، نه اسلامى که در خدمت قدرتمندان و اغنیاست. بله، در دنیا کسان دیگرى هستند که ادعاى اسلام مى‏کنند؛ اما اسلام آن‏ها اسلام محمّد نیست؛ اسلام ابو جهل و ابو لهب است؛ اسلام امریکاست ... ما آن اسلام را قبول نداریم. اسلامى که رسول اکرم و اولیاى الهى براى آن جان دادند و حسین بن على (ع) خون خود و عزیزانش را در راه آن نثار کرد، اسلامى که امام بزرگوار ما عمرش را در دعوت به آن گذراند، اسلام ضعفا و طبقات پابرهنه، اسلامى که به پایین‏دست‏هاى جامعه، قدرت و عزت و آقایى مى‏دهد و آن‏ها را از ذلت و مسکنت خارج مى‏کند، اسلامى که زورگویان و قلدران و قدرتمندان ظالم را از سریر قدرت به زیر مى‏کشد که در دنیا مى‏بینید و دیدید که محمّد رضا و خاندان منحوس پهلوى را به زیر کشید آن اسلام مورد نظر ماست.»[5]

«دوازده سال است که دستگاه‏هاى استکبار، با همه‏ى وسایلِ میسور براى خودشان، در مقابله‏ى با اسلام‏ انقلابى‏ و انقلاب اسلامى، به میدان آمده‏اند»[6]

«ما مى‏دانیم که استکبار و شیطان بزرگ، با اسلام، آن هم اسلام‏ انقلابى‏، آشتى نخواهد کرد.»[7]

«تنها چیزى که بشریت را از دست این گرگهاى خونخوار و آدمى‏خوار نجات مى‏دهد، اسلام انقلابى است.»[8]

«شما دیدید که رژیم عراق در جنگ هشت‏ساله‏اش با ما، از سلاح روسى و امریکایى و فرانسوى و انگلیسى و برزیلى و از همه‏ى نقاط عالم توانست استفاده کند. یعنى همه به او کمک کردند؛ همه علیه ایران اسلامى، پشت سر او قرار گرفتند؛ همه با ایران در حال خصومت و محاربه بودند و این دو ابرقدرت، در مقابل اسلام انقلابى، به جد با یکدیگر همکارى داشتند. اما امام یک‏لحظه دچار تردید نشد؛ چون به راه خود ایمان داشت؛ به خدا متکى بود و به این ملت باور داشت. ملت هم امام خود را قبول داشت؛ او را شناخته بود و پشت سرش ایستاده بود.»[9]

«ما امروز در باره‏ى امام بزرگوارمان باید عرض کنیم که او اسلام‏ انقلابى‏ مجسم، اسلام ناب مجسم در زندگى و اخلاق و احساسات و تصمیم‏گیرى‏ها و نیز فانى براى خدا بود. خداى متعال هم به او پاداش داد. کارى که به دست این بزرگوار در این دوران انجام گرفت، کارى بى‏نظیر بود. بعد از کار پیامبران أولوالعزم، کسى چنین حرکت عظیمى انجام نداده بود.»[10]

«صدا و سیما را دانشگاهى براى تدریس اصول اسلام انقلابى بدانید. برداشت ما از صدا و سیما این است. امام که فرمودند «دانشگاه»، در دانشگاه چیزى تدریس مى‏شود؛ در این دانشگاه چه چیزى مى‏خواهد تدریس بشود؟ آنچه که در این‏ دانشگاه تدریس مى‏شود، عبارت از پیامها، پایه‏ها، مفاهیم و درسهاى اسلام ناب و اسلام‏ انقلابى‏ و اسلام واقعى است. این، آن چیزى است که در صدا و سیما ایده‏آل است.»[11]

«ستون این خیمه‏ى عظیم، ایمان است؛ ایمان به آن حقیقت درخشنده‏اى که چنین معجزه‏اى را مى‏کند. ایمان به اسلام‏ انقلابى‏ و اسلام ناب محمّدى. دشمن هم این را فهمید. از روز اوّل، دشمن این را فهمید و تلاش کرد بلکه بتواند این ایمان را متزلزل کند.»[12]

«شما هم قدر این مسئولین خدمتگزار را بدانید. با این اتحاد و همدستى ملت و مسئولان است که ایران عزیز ما خواهد توانست به آن اهدافى که اسلام‏ انقلابى‏ و اسلام ناب ترسیم کرده است، خود را برساند.»[13]

«در زمینه‏ى دیپلماسى، فعالیتهاى خوبى دارد انجام مى‏گیرد. دیپلماسى ما باید با روحیه‏ى انقلاب همراه باشد- یعنى اسلام‏ انقلابى‏- این است که به ما بُرش مى‏دهد. امروز ملتهاى منطقه از جمهورى اسلامى خوششان مى‏آید، به خاطر موضع مستقل اسلامىِ شجاعانه‏اش؛ این باید محفوظ باشد.»[14]

نتیجه گیری

از مجموع بیانات امام و رهبری و بیانی که شهید مطهری داشتند به وضوع روشن است که اسلام انقلابی به دو معنا مراد شده است و شهید مطهری زمانی که در برابر حملات گروه های التقاطی مارکسیستی قرار داشتند که اسلام را ابزاری برای مبارزه می‌دانستند چنین واکنشی نشان می‌دهند، ولی در واقع و حقیقت اسلام انقلابی وصفی است برای اندیشه امام و ثمره و ارث امام یعنی انقلاب اسلامی که بعد از اینکه تفکر التقاطی مارکسیستی از بین رفت رهبران انقلاب سعی کردن که این واژه را احیاء بکنند و برای اندیشه واقعی اسلام انقلابی یعنی انقلاب اسلامی استعمال بکنند.

اما اینکه عده‌ای این روزها با چه هدفی بدون اینکه معنای مورد نظرشان را از اسلام انقلابی بیان بکنند و یا به تلاش‌های امام و رهبری در جهت استعمال حقیقی این واژه در معنای حقیقی آن توجهی بکنند؛ به کار می‌برند، جای تأمل دارد! خصوصاً با عنایت به اینکه شهید مطهری این واژه را در مقابل مارکسیست‌هایی که ادعای مسلمان بودن می‌کردند به کار گرفت و امروز ما اساساً چنین جریان را نداریم.

آیا قرار است انگ مارکسیست بودن به بقیه‌ی انگ‌هایی که بر پیشانی منتقدین این جریان خورده است نیز اضافه بشود؟!

عقیل رضانسب

طلبه مدرسه مبارکه معصومیه (س) قم 16/02/1395



[1] مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 173

[2] صحیفه امام، ج‏21، ص: 222-221 [پیام به آقاى میخائیل گورباچف(دعوت به اسلام و پیش‏بینى شکست کمونیسم)]

[3] صحیفه امام   ج‏16 ص362   پیام به ملت ایران در سالروز فاجعه هفتم تیر(تجلیل از شهدا - استقامت ملت)

[4] صحیفه امام   ج‏21  ص 283   پیام(منشور روحانیت) به روحانیون، مراجع، مدرسین، طلاب و ائمه جمعه و جماعات(منشور روحانیت)

[5] بیانات / سال‏1369 / (02/ 01/ 1369) سخنرانى در اجتماع بزرگ مردم مشهد و زایران حضرت رضا(ع)

[6] بیانات / سال‏1369 / (17/ 11/ 1369) سخنرانى در دیدار با میهمانان خارجى شرکت‏کننده در مراسم دهه‏ى فجر

[7] بیانات / سال‏1369 / (19/ 10/ 1369) سخنرانى در دیدار با فضلا، طلاب و اقشار مختلف مردم قم، به مناسبت سالگرد قیام نوزدهم دى‏ماه

[8] بیانات / سال‏1369 / (10/ 11/ 1369) سخنرانى در دیدار با اقشار مختلف مردم و مسئولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران، در سالروز میلاد حضرت على(ع)

[9] بیانات / سال‏1371 / (13/ 03/ 1371) بیانات در دیدار مهمانان خارجى شرکت‏کننده در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام(ره)

[10] بیانات / سال‏1369 / (14/ 03/ 1369) سخنرانى در مراسم اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى(ره)

[11] بیانات / سال‏1369 / (07/ 05/ 1369) بیانات در دیدار با مسئولان صدا و سیماى جمهورى اسلامى ایران

[12] بیانات / سال‏1377 / (15/ 07/ 1377) بیانات در دیدار جمعى از جهادگران جهاد سازندگى

[13] بیانات / سال‏1388 / (28/ 02/ 1388) بیانات در دیدار مردم بیجار

[14] بیانات / سال‏1391 / (02/ 06/ 1391) بیانات در دیدار رئیس جمهورى و اعضاى هیئت دولت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی